همه چیز با تو شروع شد اما هیچ چیز بدون تو تمام نمی شود حتی همین دلتنگی های من !
من با گریه هام می گفتم واسه ی جدایی زوده ...
تو با خنده هات می گفتی بین ما هیچی نبوده ...
همه روزای خوب و خیلی ساده پس گرفتی ...
من پیش چشات شکستم اما تو هیچی نگفتی ...
تو که تقصیری نداری سادگی از دل من بود ...
فکر دوست داشتنت انگار یه خیال قدغن بود ...
نه به فکر انتقامم نه به فکر راه چاره ...
سهم من از تو عشقت یه نگاه بی قراره ...
من گلایه ای ندارم همه چی رو خوب میدونم ...
اگه حتی بگی برگرد من کنارت نمی مونم ...
- چــرا کــور شــُــدی؟!?
+ چــون خــیــلی گــریهـ کــردَم?
- چــرا آخــــه؟!?
+ چــون تــرکـَـم کــرد?
- چــی شُــــد کهـ تــرکِــت کــرد؟!????
+ میــشــهـ تــعــریـف نــکــنـَم؟?
- چــرا؟!?
+ چــون چــشــم نـدارَم بـازَم گــریـهـ کــنم
حالم گرفـته
از این " دنـیـایــی" کـه
آدم هایش هـمچـون"
هـوایـش" نـاپایدارند
گـاه آنـقـدر پاک
که بـاورت نمیـشـود
گـاه آنقـدر " بی مـعـرفـت
که نفـسـت مـیگـیرد.
صورت آرزوهـــــایم
کبود اســـــت
عجـــــب دست سنگینـے داشت
سرنوشـــــت...
دیگر دلتنگی هایم را روی کاغذ نمی نویسم
چون میدانم آن هارا دور می اندازی
آن هارا رویتـَک تـَک تِکه های خرد شده قلبم می نویسم
تا بدانی چقدر دلتنگم
سر دردهای عجیب! روزهای تکراری!
دلتنگـی های شب! بی قراری های دل! گریه های غریبـــ !
اینه خلاصه ی زندگــــی ِ مـَــن..!
تو بی من تنگدل، من بی تو دل تنگ / جدایی بین ما فرسنگ فرسنگ
فلک دوری به یاران می پذیرد / به خورشیدش بماند داغ این ننگ
دلت که تنگ یک نفر باشد
خود خدا هم بیاید تا خوش بگذرد
و لحظه ای فراموش کنی فایده ندارد
تو دلت تنگ است !
دلت برای همان یک نفر تنگ است
تا نیاید تا نباشد هیچ چیز درست نمی شود
نمی دانم عاشقش هستم...
یا به او عادت کرده ام...
"تنهایی" را می گویم،
عجیب دل نشین است..
مخصوصا عصر ها،
وقتی باهم چای مینوشیم...