سلام مهمان عزیز ، اگر این پیغام را مشاهده میکنید به معنی آن است که شما هنوز ثبت نام نکرده اید ! ثبت نام کنید و از تمام امکانات انجمن بهرمند شوید.
اگر قبلا ثبت نام کرده اید وارد شوید
طراحی سایت لاو اسکین
جملآت عاشقانه
#51
شعر عاشقانه بانوی شعر های مه آلود! حسین منزوی

آنگونه مست بودم
در ملتقای الکل و دود
که از تمام دنیا تنهادلم هوای تو را کرده بود
می گفتم این عجیب است
اینقدر ناگهانی دل بستن
از من که بی تعارف دیریست
زین خیل ور شکسته
کسی را در خورد دل نهادن پیدا نکرده ام
تب کرده بود
ساعت پاییزی ام
وقتی نسیم وسوسه ام می کرد
عطری زنانه در نفسش داشت
می گفتم این نسیم،
بی تردید آغشته با هوای تن تست
وین جذبه ای که راه مرا می زند
حسی به رنگ پیرهن توست.
آنگونه مست بودم
که می توانستم بی پروا از خواب نیمه شب بیدارت کنم
تا راز ناگهان مرا باران و مه بدانند
و می توانستم در جوی های گل الود وضو کنم
و زیر چتر بسته ی باران
ساعتها رو سوی هر چه هست نماز بگذارم
آری، آنگونه مست بودم
که می توانستم حتا به گزمگان نام تو را بگویم
آرام و مهربان و صبور
از برگ های نیلوفر
شولای بی نیازی
بر تن با پلک های افتاده پیشانی درخشان
و گونه های رنگ پریده
چونان به نیروانا تانیثی از دوباره ی بوداـ
در ملتقای الکل و دود
باری تصویر تو همیشه ترین بود
بانوی شعر های مه الود!

نقل قول
لایک شده توسط: mraliw
#52
(1398/12/12، 02:18 ب.ظ)panornama نوشته است: شعر عاشقانه بانوی شعر های مه آلود! حسین منزوی

آنگونه مست بودم
در ملتقای الکل و دود
که از تمام دنیا تنهادلم هوای تو را کرده بود
می گفتم این عجیب است
اینقدر ناگهانی دل بستن
از من که بی تعارف دیریست
زین خیل ور شکسته
کسی را در خورد دل نهادن پیدا نکرده ام
تب کرده بود
ساعت پاییزی ام
وقتی نسیم وسوسه ام می کرد
عطری زنانه در نفسش داشت
می گفتم این نسیم،
بی تردید آغشته با هوای تن تست
وین جذبه ای که راه مرا می زند
حسی به رنگ پیرهن توست.
آنگونه مست بودم
که می توانستم بی پروا از خواب نیمه شب بیدارت کنم
تا راز ناگهان مرا باران و مه بدانند
و می توانستم در جوی های گل الود وضو کنم
و زیر چتر بسته ی باران
ساعتها رو سوی هر چه هست نماز بگذارم
آری، آنگونه مست بودم
که می توانستم حتا به گزمگان نام تو را بگویم
آرام و مهربان و صبور
از برگ های نیلوفر
شولای بی نیازی
بر تن با پلک های افتاده پیشانی درخشان
و گونه های رنگ پریده
چونان به نیروانا تانیثی از دوباره ی بوداـ
در ملتقای الکل و دود
باری تصویر تو همیشه ترین بود
بانوی شعر های مه الود!

جان و دلم
میشود حوالی چشمانت را خوب بگردم؟!
راستش را بخواهی دست و پایم را
میان نگاهت گم کرده ام
نقل قول
لایک شده توسط: mraliw
#53
نه با چای خوب میشه

نه با ژلوفن و نه حتی با خواب !
بعضی از سر دردها فقط
با دیدن اون دوتا
چشمای تو خوب میشه !
Smile(17) Smile(17) Smile(17)

نقل قول
لایک شده توسط: mraliw
#54
دوست داشتن ساده است
و باور کردنش سخت

تو ساده باور کن که من سخت
دوستت دارم...
Smile(17)Smile(17)Smile(17)
نقل قول
لایک شده توسط: mraliw
#55
نقل قول: تـو دلیل لبخندهای مـن هستی
اگر مـن هم دلیل لبخندهای تـو هستم
پس هرگز از خندیدن دست بر ندار
Smile(17) Smile(17) Smile(17)
نقل قول
لایک شده توسط: mraliw
#56
ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﺑﺎ ﻣﻌﺬﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﯽ !

ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ !
ﺑﺎﺭ ﺳﻮﻡ ﺑﺎ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﻏﺮﻭﺭﺕ ﻧﮕﻬﺶ ﻣﯽ ﺩﺍﺭﯼ !
ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺭ ﭼﻬﺎﺭﻡ …
… ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻪ ﻣﯿﺸﻪ ، ﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﮑﻨﯽ !
ﭼﻮﻥ ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﻤﻮﻧﻪ ﺑﺎﺯ ﻣﻮﻗﺘﯿﻪ !
ﯾﻌﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﺶ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﻭ ﺑﺨﻮﺍﺩ ﺑﺮﻩ ،
ﻣﯿﺮﻩ !
ﺑﻔﻬﻢ !
ﭘﺲ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﻭ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻮ :
ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ .
ﺑﯿﺸﺘﺮﺵ ﺩﯾﮕﻪ ﻧﻤﯽ ﺍﺭﺯﻩ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ
Smile(17) Smile(17) Smile(17)
نقل قول
لایک شده توسط: mraliw
#57
می خواستم بگویم

چـه اندازه دوستت دارم
اما برای بیانش
واژه‌هاي مناسبی پیدا نمی کنم
Smile(17) Smile(17) Smile(17)
نقل قول
لایک شده توسط: mraliw




کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان