انجمن های عاشقانه لاو کده

نسخه‌ی کامل: جملات عاشقانه برف و زمستان
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
به شقایق سوگند که

تو برخواهی گشت

من به این معجزه ایمان دارم

باید منتظر بود تا زمستان برود

غنچه ها گل بکنند !
دارد برف می آید

در گوش دانه های برف

نام تو را زمزمه خواهم کرد

تا برف زمستانی

از شوق حضورت

بهار را لمس کند...
وقتی بهت گفتم

دلتنگ تو هستم

به شانه ام زدی

تا دلتنگیم را تکانده باشی !

به چه دلخوش کرده ای ؟

تکاندن برف از شانه آدم برفی ؟!
عاشق زمستان و برفم...

او را نمی دانم !

من و زمستان...

هیچوقت او را نفهمیدیم !
برف آمد و پاییز فراموشت شد

آن گریه ی یک ریز فراموشت شد

انگار نه انگار که با هم بودیم

چه زود همه چیز فراموشت شد !
دوستت دارم اما نه به اندازه ی برف

چون یه روز آب میشه

دوستت دارم اما نه به اندازه ی گل

چون یه روز پژمرده میشه

دوستت دارم به اندازه ی روت

چون هیچ وقت کم نمیشه !
مثل بارون با صفایی

مثل برف سفید و ماهی

مثل گل خوشبو و زیبایی

مثل خون تو قلب منی

چه بخوای ، چه نخوای

تو عزیز دل منی…