انجمن های عاشقانه لاو کده

نسخه‌ی کامل: داستان کوتاه تصمیم قاطع مدیریتی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
روزی مدیر یکی از شرکت های بزرگ در حالی که به سمت دفتر کارش می رفت چشمش به جوانی افتاد که در راهرو ایستاده بود و به اطراف خود نگاه میکرد. جلو رفت و از او پرسید: «شما ماهانه چقدر حقوق دریافت می‌کنی؟»

جوان با تعجب جواب داد: «ماهی ۲۰۰۰ دلار.»


مدیر با نگاهی آشفته دست به جیب شد و از کیف پول خود ۶۰۰۰ دلار را در آورده و به جوان داد و به او گفت:

«این حقوق سه ماه تو، برو و دیگر اینجاپیدایت نشود!

ما به کارمندان خود حقوق می‌دهیم که کار کنند نه اینکه یک جا بایستند و بیکار به اطراف نگاه کنند.»


جوان با خوشحالی از جا جهید و به سرعت دور شد.

مدیر از کارمند دیگری که در نزدیکیش بود پرسید:

«آن جوان کارمند کدام قسمت بود؟»


کارمند با تعجب از رفتار مدیر خود به او جواب داد:

«او پیک پیتزا فروشی بود که برای کارکنان پیتزا آورده بود.»
ببخشید متوجه نشدم جریان چی بوده ؟ Smile(13)
(1396/07/11، 06:06 ب.ظ)alone نوشته است: [ -> ]ببخشید متوجه نشدم جریان چی بوده ؟ Smile(13)

تصمیم عجولانۀ مدیر  که پیتزا فروش را با کارمندش اشتباه گرفت و اخراجش کرد!

قاطعیت خوبه ولی با درایت ودرستی