صفحهها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
از وقتی عاشقانه هایم را
در معرض دید همه گذاشتم
همه...
دنبال تو می گردند
می توانم بپرسم چه عطری میزنی..؟؟؟
بوی خوشبختی میدهی انگار..
نمیدونی تو این روزا چقدر حالم پریشونه
دلم با رفتن تنگو
دلم با بودنت خونه
تو روز روزگار من بی تو روزا شادی نیست
تو دنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست
دوست داشتن نم نم بارانست...کم کم می آید و به درازا میکشد...
بارانى دوستت دارم...
مثل باران های بی اجازه ، وقت و بی وقت
در هوایم پراکنده ای و من بی هوا ناگهان خیسم از تو
عاشـقت بـــودم و گـفتی عاشقان دیوانه اند
عاقبت عاشق شدی دیدی تو هم دیوانه ای
زندگی شبیه شعر است
قافیه هایش با من ، تو فقط همیشه ردیف باش ...
یه رابطه از اونجایی خراب میشه که
تو ناراحتش کنی و یکی دیگه آرومش...
باز باران با ترانه
با اشعاری عارفانه
با قطره هایی دانه دانه
با بغض و عاشقانه
با رعدی بی رحمانه
میخورد بر بام خانه....
صفحهها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10