در خونه رو میزدن!
دخدر داییم ۵ سالشه!
جواب داد ; کیه کیه!؟
زن همسایه مون پشت در به شوخی گفت; منم منم مادرتون!
من رفتم در رو باز کردم, بنده خدا میخواس سکته کنه!
گفت ; ببخشید مادرتون هستن؟ گفتم ; نع , فقط من [i]و [/i]حبه انگور هستیم
عاقا دیشب رفتم خونه پدرزنم...گوشیمو گم کردم اونجا
اومدم با گوشیش زنگ بزنم گوشیمو پیدا کنم
دیدم اسممو سیو کرده مُفتخــور
یه باجناقمو سیو کرده بود لاشخور
یکی دیگرو مُرده خور
بنظرتون دخترشونو طلاق بدم... یا به مُفتخوریم ادامه بدم
سرانجام همه ما یک روز بر سر این دوراهی خواهیم ایستاد
آنجا ک همسرمان خواهد گفت: یا من یا اینترنت
و چه لحظه سختیست جدایی از همسر
ﻧﺼﻒِ ﺷﺒﻲ ﻳﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﻔﺴﻢ ﺑﺎﻻ ﻧﻤﻴﺎﺩ
ﻭ ﺩﺍﺭﻡ ﺧﻔﻪ ﻣﻴﺸﻢ
ﺟﺪ ﻭ ﺁﺑﺎﺩﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﺟﻠﻮ ﭼﺸﻢ ، ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ ﺑﻪ ﺳﺮﻓﻪ ﮐﺮﺩﻥ
ﻭ ﻧﻔﺲ ﻧﻔﺲ ﺯﺩﻥ
ﻗﺸﻨﮓ ﺍﻳﻨﻘﺪ ﺳﺮﻓﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﻨﻔﺶ ﺷﺪﻡ
ﻳﮑﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﻧﺴﺘﻢ ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺸﻢ ، ﻧﮕﺎ ﺑﺎﻻ ﺳﺮﻡ ﮐﺮﺩﻡ ،
ﺩﻳﺪﻡ بابام ﻭﺍﻳﺴﺎﺩﻩ ﺩﺍﺭﻩ ﻣﻴﺨﻨﺪﻩ
ﻫﻤﻴﻨﺠﻮﺭﻱ
ﻣﺎﺕ ﻭ ﺧﻮﺍﺏ ﺯﺩﻩ ، ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ : ﭼﻴﻪ ؟! ﭼﻲ ﺷﺪﻩ ؟!
ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻭ ﺧﻴﻠﻲ ﺭﻳﻠﮑﺲ ﮔﻔﺖ :
.
.
ﻫﻴﭽﻲ ﻧﺪﻳﺪﻣﺖ ، ﭘﺎﻡ ﺭﻓﺖ ﺭﻭ ﮔﺮﺩﻧﺖ ، ﺑﺨﻮﺍﺏ بخواب
امروز رفتم کتابخونه یه چند تا کتاب بگیرم یه کتاب دیدم روش نوشته :
مردها چه زنهایی را دوست دارند!!!!!
.
.
.
والا ما تا يادمون میاد مردها همه زنها رو دوست دارن بجز زن خودشون را.
دیگه طبقه بندی نمیخاد
پدربزرگم چایی در حال جوش براش
میاوردی با یه هورت مینداخت بالا
بعد میگفت چاییتونم که سرده
خدابیامرز مسیر مِری تا معده رو ایزوگام کرده بود
هیچ درکی از سوختگی نداشت
دست فروشه اومده بهم جوراب زنونه نشون داد گفت یدونه بخر، ارزونه
بش گفتم من نه زن دارم نه دوس دختر
.
.
.
گفت بخر بکش سرت برو دزدی!!!
یعنی تا حالا تو زندگیم به این شدت قانع نشده بودم
دیدمت
منم دیدمت عزیزم
بیشترین پیام های ارسالی در شب های محرم
انگار دارن ماموریت های سازمان سیا رو انجام میدن
خارجيا از ٣روز قبل دم فروشگاه اپل چادر ميزنن که آیفون ۱۰ بخرن؟
.
.
.
.
من از الان دم اون خونه كه محرم هر سال باقالى پلو نذرى ميدن وايستادم