* قد بلند و ریش جو گندمی *
هوشنگ از مدرسه آمد و به پدرش گفت : بابا خبر دارید !
معلم ما امروز می گفت که در کودکی با شما همکلاس بوده ؟!!!
پدر پرسید : آقا معلم شما چه قیافه ای دارد ؟؟؟
گفت : قدش بلند است و ریش بلند و جو گندمی دارید...
پدر فکری کرد و گفت : مثل اینکه اشتباه میکنی !
چون من یادم نمی آید در کلاس ما شاگردی بوده باشد که
دارای قد بلند و ریش جو گندمی باشد !!!
* حاضر جوابی دانش آموز *
دانش آموزان کلاسی سر و صدا می کردند که ناظم وارد شد
و با عصبانیت گفت : اینجا طویله است ؟؟؟
یکی از دانش آموزان گفت : نه آقا اشتباهیی آمده اید !!!
* فرق آجر و سیب *
پسر از پدرش پرسید :
بابا جون ، فرق آجر و سیب چیست ؟؟؟
پدر جواب داد :
آجر را اول می فروشند و بعد می چینند ،
ولی سیب را اول می چینند و بعد می فروشند...
* فرق تفنگ و مسلسل *
پسر بچه ای از پدرش پرسید :
باباجان ، تفنگ و مسلسل چه فرق باهم دارند ؟؟؟
پدر جواب داد : برای آگاهی از فرق آن دو به حرف زدن من و مامانت دقت بکنی !
پسر کمی فکر کرد و گفت : باباجان ، حرف زدن مامان که قطع نمیشود !!!
* حس برادری *
معلم : اگر درخیابان دیدم خری را میزنند
و من از زدن خر ممانعت کردم...
به این عمل چه حسی میگویند ؟؟؟
شاگرد : حس برادری...