انجمن های عاشقانه لاو کده

نسخه‌ی کامل: و عشق تنها...عشق
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2
هیچ چیز سر جایش نیست
مثلاً تویی که
الان
زیرِ این باران
باید کنارم باشی و
نیستی...
مثلاً منی که
تا الان
باید فراموشت میکردم و
نکردم... 
این روزهای سخت از هر انگشتم یک هنر می بارد !

شبها می بافم خیالت را

روزها می کشم دردهای نبودنت را

و غروب ها هم، وای غروب ها میرقصم با ساز دلتنگی هایم…
دلت که گرفته باشد، شادترین آهنگها روضه خوانی میکنند

شلوغ ترین مکانها تنهایی را به رخت میکشند

و شادترین روزها برای تو غمگین ترین روزهاست

دلت که تنگ باشد، نغض میشود همه قانونها…
دیدم کسی در می زند٬

در را گشودم سوی او٬

دیدم غم است در می زند٬

ای دوستان بی وفا٬

از غم بیاموزید وفا٬

غم با همه غم بودنش٬

هرشب به من سر می زند.
درست زمانی که سرت جای دیگری گرم است ؛ دل من همینجا یخ میزند !

چه فاصله زیادی است از سر تو تا دل من . . .
خدایا این “قسمت” رو کجا فرستادی که هر وقت نوبت من میشه ، میگن “نیست” ؟
تــو هم تلخ بودی
تلــــخ درست مثل قطره های فلج اطفالی
که در کودکی به خوردم می دانند
غافل از اینکه این بار تلخی تــــو دلم را فلــــج کرد

بی پناهی یعنی
زیر آوار کسی بمانی
که
قرار بود
تکیه گاهت باشد…
به من نگو گلم

من از سرنوشت گلبرگ های لای دفترت میترسم

فرشته ای که برای نجاتم به زمین آمده بود

رسالتش را به نگاهی دیگر فروخت!

کسی که میخواست مرا مثل خودش آسمانی کند

حالا با کسی دیگر در این نزدیکی ها زندگی میکند

من از او دلگیر نیستم.  زمین است و هوسهایش

فقط کمی برایش نگرانم

او بالهایش را..و آسمان را فراموش کرده
باران می‌بارد
و من در ایستگاهِ همیشه،
ایستادهْ پیر می‌شوم
بی‌آن‌که بدانم سال‌هاست
هیچ قطاری این‌جا توقف نمی‌کند!
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ می پرﺳﺪ ﭼﺮﺍ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ؟

باید نگاهش ﮐﻨﯽ..

ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻧﯽ،

ﻭ بگویی:

ﭼﻮﻥ «ﺩﻭﺳﺘﺶ دارم»…

من

تازه فهمیدم که “مُردن” چیست
یعنی به عشقش زنده ای
و او نمی فهمد…
صفحه‌ها: 1 2